بسم الله الرحمن الرحیم

«غیر از جوانان دانشجو، جوانانی که در حوزه‌های علمیّه مشغول تحصیلند یا جوانانی که در میدانهای عملی مشغول کار هستند تعدادشان بسیار زیاد است؛ اینها توانایی‌های زیادی دارند و میتوانند در علم، در صنعت، در امور تجربی و در تربیت نقش‌آفرینی کنند. ما از اینها استفاده‌ی درستی نکرده‌ایم؛ امروز هم متأسّفانه استفاده‌ی درستی نمیکنیم. اینکه بنده اصرار دارم که جوانها هر جایی که دستشان میرسد خودشان کار کنند، اقدام کنند، تأسیس کنند، ابتکار کنند به‌خاطر این است. یک برنامه‌ریزیِ جامعی لازم است در کشور انجام بگیرد برای استفاده‌ از این مجموعه‌ی جوانی که ما در کشور داریم.»

مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی) 1 /1 /97

اگر پیگیر سخنان مقام معظم رهبری(مدّ ظله العالی)  باشیم، همیشه تأکید خاصی بر جوانان و نقش آنها در جامعه در سخنان ایشان می یابیم. خصوصا وقتی سخن از انقلاب و حفظ و پیشبرد آن می شود یا سخن از کار فرهنگی به میان می آید بلا فاصله ایشان توجه را به جوانان معطوف می کنند. در اواخر سال گذشته و اول امسال که این امر بسیار مشهود بود. اگر بخواهم یک نمونه را از دیرباز تا کنون ذکر کنم خوبست مراجعه ای شود به حکم های انتساب نمایندگان ولی فقیه و ائمه جمعه، و دقتی شود به توصیه هایی که ایشان به آن افراد می کنند.

با نگاهی کلی می توان گفت یکی از راهبرد های اساسی مقام معظم رهبری(مدّ ظله العالی) توجه مضاعف به جوانان است. زیرا ایشان راه حل مشکلات انقلاب را در ذهن جوانان می بینند، و کلید درهای بسته مملکت را در دست آنها. همچنین همواره یکی از مهمترین توصیه های ایشان به پیشکسوتان و ریش سفیدان انقلاب توجه به جوانان و جایگاه دادن به آنها و کمک کردنشان برای به دست گرفتن امور است. و البته ایشان عروض بسیاری از مشکلات و حل نشدن آن ها را ناشی از بی توجهی به جوان و میدان ندادن واقعی به او میدانند. گفتم «واقعی» زیرا باز در سخنان معظم له می توان دقت به جایی یافت به این که گاهی مسئله جوان و جوان گرایی مثل مسئله آزادی تبدیل به یک شعار می شود، و از طرف کسانی که باید به صورت یک مسئله جدی و مهم آن را ببینند، به صورت یک استراتژی و حربه انتخاباتی استفاده می شود. همان هایی که جوان را در خیابان و به عنوان هوادار بیشتر دوست دارند تا در دفتر کارشان و به عنوان همکار و همفکر. همان هایی که از آزادی هم در استادیومش -حالا قبل یا بعد انتخابات فرقی نمی کند- بیشتر دم می زنند تا در مقابل منتقدانِ ناکارآمدیشان.

حال ما هم اگر به اطرافمان نگاه کنیم مشکلات بسیاری در فضای فرهنگی جامعه خودمان می یابیم. آیا خوب نیست ما هم خود را مخاطب سخنان رهبرمان بدانیم و در آسیب شناسی کار های فرهنگیمان گوش به سخنان این پیر فرزانه که البته بسیاری از آنها نهیب عقلانیت است، بدهیم؟ بهتر نیست که به جای این طرف آن طرف رفتن سوال هایمان را از بزرگترین اندیشمند انقلاب بلکه جهان اسلام بپرسیم؟