متنی که خواندید قسمتی بود از کتاب «با سرود خوان جنگ در خطّه نام و ننگ» نوشته نادر ابراهیمی می توان سیل جمعیتی را که این روز ها به سمت کربلا روانه است به این پروانه ها تشبیه کرد. پروانه هایی که به جای اینکه گوشه ای تنها دور شمعی بگردند و بسوزند همه با هم به سوی معشوق خود، نور مطلق به راه افتاده اند، ابایی ندارند که چندتایشان در این راه فدا می شود تنها در راه محبوب بودن برایشان مهم است. پروانه های زیبایی که با رنگ های درخشانِ بال و پرشان عاشقان جهان را به دور خود جمع کرده و گردانده اند. شاید قبل از آن هیچ کس یقین نداشت که اینقدر پروانه به این زیبایی در جهان وجود داشته باشد.

 و ما، ما که از این کوچ جا مانده ایم و خود را به سیل خروشان مجذوبان روی یار نرسیده ایم ناچاریم از پیاله حسرت. ولی چه خوب که آنرا با امید ممزوج کنیم و تا سال آینده جرعه جرعه بنوشیم و خود را برای کوچی دیگر مهیا کنیم. که پیله ها در این کوچ راهی ندارند. تنها آن ها می توانند در این راه باشند که بال و پرشان با تمام زیبایی و جذابیتش برای یار خریدار پاها و کفش ها و چرخ ها باشد.